سفر به رامسر
یه مسافرت خوب در کنار فامیلای عزیزم
دخملی در حال خراب کاری تو ماشین بابارضا امیر علی جونم
چون هوا کمی سر بود منم به خاطر دخملی به شهربازی نرفتم و با خاله نانا و خاله فاطمه امیر جون موندیم تو ماشین شما هم از فرصت استفاده کردیو کل ماشین پر از نون کردی
اینجا هم که خسته بودی لالا کردی فدات بشم من
الهی مامان به قربون اون دستای کوچولوت
این کلاه رو هم عمه عزیزم زحمت کشید و بافت البته با پاپوشش که متاسفانه فعلا عکسی ندارم
و در پایان بگم که مسافرت خوبی بود و شما هم کلی لذت بردی و خانوم بودی
جدای اینکه کلی هم از یه نی نی کتک خوردی و مامانی نتونست حرفی بزنه فدای اون مظلومیتت بشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی